سلام دوستا ی گلم امیدوارم حالتون خوب باشه . و من و با نظراتتون خوشحال کنید .
من به دلیل اینکه 1هفته نیستم نمی تونم اپ کنم تلافی اون چند روز و کردم کلی مطلب نوشتم .
امیدوارم خوشتون بیاد . دوستون دارم .( فاطیما)

عشق را تجربه کن 
گل من قلبت را به خداوند بسپار .... 
ان همه تلخی و غم , این همه شادی و ایمانت را ....
گاهی از عشق گذر کن و دلت را , بسپار ....
به خداوندی که 
خوب می داند گل من ; 
سهم تو از دل چیست ... !
گاه , دلتنگ شوی ,
گاه بی حوصله و سخت غریب !
و زمانی را هم , غرق شادی و پر از خنده وعشق ... 
همه را ای گل ناز , به خداوند سپار ....
خاطرت جمع , عزیز ! که عدالت ; خصلت مطلق اوست ....
گل نازم ; این بار 
چشم دل را وا کن !
دست رد بر دل هر غصه بزن ! 
حرف هایت را , گرم و ارام و بلند , به خداوند , بگو ....
عشق , را تجربه کن !
حرف نو را این بار, از لب شاد چکاوک بشنو !
قطره ابی بچکان; بر کویر دل وبر بایر این عاطفه ها .... !
گل من , در این سال که پر از روز و شب است ,
و پر از خاطره های تازه !
چشم دل را , نو کن 
و شبیه شب و شبنم , غرق موسیقی باش !
لحظه ها می گذرند , تند و بی فاصله از هم ....
مثل ان لحظه که دیروز شد و
مثل ان روز که انگار, گلم ; 
هرگز از راه نرسید ... !
اری ای خوب قشنگ ;
زندگی , امدن و رفتن نیست ....
خاطره ها هستند , گاه شیرین و گهی تلخ و غریب !
بهتر ان است که در روز جدید ,
فکر را نو بکنیم , عشق را , سر بکشیم 



کاش می دانستی در سحرگاه یکی صبح بهار همچو خورشید جهان را دیدن به تن خسته شب آب سحر پاشیدن وندر آن شوکت باغ و گل و ریحان دیدن سوسن و یاسمن و سنبل و نسرین چیدن چه صفایی دارد .کاش می دانستی زندگی با همه وسعت خویش محفل ساکت غم خوردن نیست حاصلش تن به قضا دادن و پژمردن نیست زندگی جنبش و جاری شدن است .زندگی کوشش و راهی شدن است از تماشاگه اغاز حیات تا به جایی که خدا می داند.

عشق مجنون
یه روز دیدن مجنون نشسته هی با دستش می نویسه لیلی .... هی گریه میکنه .... اشکش در میاد
.... اسم لیلی پاک میشه ..... خاک مبدل به گل میشه ..... گفتن چی کار می کنی مگه دیوونه
شدی گفت
چون میسر نیست ما را کام او عشق بازی میکنیم با نام او .

