
به سوی تو می آیم .
خدایا : هدایتم کن زیرا می دانم که گمراهی چه بلای خطرناکی است .
خدایا : هدایتم کن که ظلم نکنم زیرا می دانم ظلم چه گناه نابخشودنی است .
خدایا : مگذار دروغ بگویم زیرا دروغ ظلم کثیفی است .
خدایا : محتاجم مکن که تهمت به کسی بزنم زیرا تهمت جنایت ظالمانه ای است .
خدایا : ارشادم کن که بی انصافی نکنم زیرا کسی که انصاف ندارد شرف ندارد .
خدایا : راهنمایم باش تا حق کسی را ضایع نکنم که بی احترامی به یک انسان همانا کفر خدای بزرگ است .
خدایا : مرا از بلای غرور و خود خواهی نجات ده تا حقایق وجود را ببینم و جمال زیبای تو را مشاهده کنم .
خدایا : پستی دنیا و ناپایداری روزگار را همیشه در نظرم جلوه گر ساز تا فریب زرق و برق عالم خاکی
. مرا از یاد تو دور نکند.
خدایا : من کوچکم ضعیفم ناچیزم پر کاهی در مقابل طوفان ها هستم به من دیده ای عبرت بین ده که ناچیزی خود را ببینم و عظمت و جلال تو را به راستی بفهمم و به درستی تسبیح کنم .
خدایا : دلم از ظلم و ستم گرفته است تو را به عدالتت سوگند می دهم که مرا در زمره ستمگران و ظالمان قرار نده .
خدایا : می خواهم فقیری بی نیاز باشم که جاذبه های مادی زندگی مرا از زیبایی و عظمت تو غافل نگرداند.
خدایا : خوش دارم گمنام و تنها باشم تا در غوغای کشمکش های پوچ مدفون نشوم .
خدایا : دردمندم روحم از شدت درد می سوزد قلبم می جوشد احساسم شعله می کشد و بند بند وجودم از شدت درد صیحه می زند تو مرا در بستر مرگ اسایش ده .
خسته شده ام پیر شده ام دلشکسته ام ناامیدم دیگر ارزویی ندارم احساس میکنم این دنیا دیگر جای من نیست با همه وداع می کنم و می خواهم فقط با خدای خود تنها باشم .
خدایا : به سوی تو می ایم از عالم و عالمیان میگریزم تو مرا در جوار رحمت خود سکنی ده.



